مسافرت به یاسوج
تصمیم گرفتیم برای مسافرت بریم یه جای نزدیک چون سه روز بیشترمرخصی نداشتیم ویاسوج رو انتخاب
کردیم چون هم نزدیک بود و هم تاحالا نرفته بودیم شنیده بودیم خوش آب و هواست و طبیعت بکروقشنگی داره
صبح زود راه افتادیم و البته عمه الهام هم با ما اومد
مناظر کنار جاده بسیار زیبا بود و پیاده میشدیم و عکس مینداختیم .
ظهر رسیدیم یاسوج و رفتیم هتل ناهار خوردیم استراحت کردیم و آماده شدیم بریم آبشار یاسوج
هواکمی سرد بود ولی آبشار بسیار زیبا بود .روزبعدرفتیم داخل شهر رو گشتیم بازار رفتیم که چیزی نداشت
و شب رفتیم پارک نزدیک هتل نشستیم و غذا خوردیم و شب وسایل رو جمع کردیم که صبح راه بیوفتیم
به طرف آبشار مارگون و در نهایت حرکت به طرف یزد
صبح بعد از صرف صبحونه راه اوفتادیم هوا عالی و دلپذیر بود توی راه آبشار گله های گوسفند از جاده رد میشدن
و بایدیه ربعی صبر میردیم گوسفندها رد بشن و هنوز زاهی نرفته بودیم باز گله گوسفند بعدی
بلاخره رسیدیم به آبشار که البته پیاده روی زیادی داشت تا به نزدیک آبشار رسیدیم .
مقدارزیادی ازراه آبشار رو بغل بابا بودی و خسته شده بودی ولی در مجموع مسافرت خوبی بود و خوش گذشت
دینا گلی هم مثل همیشه خانم و دوست داشتنی بود دینای گلم عاسقتم