دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات دینا☆

تولد سه سالگی دینا

1392/8/10 15:44
نویسنده : Dina joon^_^
1,389 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره روزتولد دخمل گلم هم رسید و ما چند روز زودتر یعنی 25مهر یه تولد پروانه ای برای دینا جونم گرفتیم 

البته من صبح سر کاربودم و نتونستم اونجور که میخواستم تولد بگیرم اما سعی کردم به همه خوش بگذره 

بخصوص به دختر گلم چون این جشن به خاطر اون بود ولی برخلاف تصورم که فکر نپمیکردم امسال دیگه 

تا آخر جشن خوش اخلاق و خوب باشی بهونه گیری میکردی و واقعا تصمیم گرفتم تا وقتی خوب نفهمیدی

و بزرگتر نشدی دیگه برات تولد نگیرم  تا به خودتم خوش بگذره چشمک

خیلی دوست داشتم ببرمت آتلیه اما تو نمی خواستی و با ترسیدم اگه ببرمت مثل دفعه قبل بی نتیجه

برگردیم تقریبا از یک سال و نیمگی دیگه آتلیه نرفتیم روز قبل از تولد چون عید قربان بود و تعطیلی با

کمک خاله خونه رو تزیین کردیم و فردا هم وقتی از سر کاربرگشتم بقیه کارهارو انجام دادم خیلی زود

گذشت و مهمونها هم یکی یکی از راه رسیدند.البته قبل از اومدن مهمونها دخترم آماده شدقلب

اینم از تزییات تولد پروانه ای دینا

نتونستم یه عکس خوب از دینا بگیرم قبل از تولد وقت نکردم و موقع تولد هم که دینا نذاشت 

دینا گلی در حال فوت کردن شمع البته اگه بقیه بچه ها بذارن چشمک

برگه یادگاری که هم مهمونها و هم دینا یادگاری نوشتند نمیدونم چه جوری برگه دستت اومد تو هم 

مثل همیشه شروع کردی به خط خطی نیشخند

دایی در حال دادن شکلات به بچه ها و باز کردن کادوها

برای شام هم سالاد الویه و سالاد توپی و خوراک سوسیس داشتیم باژله 

سالاد الویه ها به شکل پروانه تزیین شده بودن که البته زیاد مشخص نیست 

هر چی گشتم سفره پروانه ای پیدا نکردم اینم از محاسن شهرستان بجاش سفره کیتی گرفتمچشمک

و اینم کادوی مامان و بابا بهمراه یه آشپزخونه کودک که یکم عکساش تو تولد معلومه.

آرزوی همیشگیم اینکه سلامت و خوشبخت باشی سعی کردم تولد خوبی برات بگیرم ولی از هم 

اینها مهمتر اینکه بتونم خیلی خوب تربیتت کنم ومطمئنم که خدا کمکم میمکنه .

پسندها (1)

نظرات (11)

نی نی عسلک
11 آبان 92 0:37
چه تولد خوشگلی!چه تم قشنگی انتخاب کردی مامان دیناعسل.دینا جونم که فوق العاده شده با اون لباس قشنگش!لباسش که حرف نداره وای خدا تاجش رو ببین!چوب جادویی پروانه!!!!!

ایده اسمارتیز خییییلی خلاقانه بود خوشمان امد.

گیفت ابنبات هم همین طور!

مامانی طراحی تم با کی بود؟ساعتش که حرف نداره.

اخی جانم یادگاری براش می مونه خط خطی هاش!

مامانی سر فرصت ببرش اتلیه ارزش امتحان کردنش رو داره!دینا گلی هم قول میده لبخند جادویی اش روی لباش بیاره تا عکساش رویایی بشن!

خسته نباشی مامانی همه چیز خیلی با سلیقه بود!







ممنون از لطفتون ولی به پای سلیقه شما وتولدهای قشنگی که برای گل دختراتون گرفتید نمیرسه .لباس تولد دینا رو خودم دوختم و طراحی تم هم با نی نی تم بود.
مامانی درسا
13 آبان 92 2:41
ای جون عجب تولدی .... دینا گلی هم مثل نگین میدرخشه هزار ماشاالله دست شما هم درد نکنه .... همه چی عالی بوده
مامان نگار
13 آبان 92 12:10
تولد پروانه خانوممون مبارک باشه واقعا که خوشگل و دیدنی شده شده عاشق خنده های ریزشم لباسش که واقعا خوشگله دست مامانی و خاله هم درد نکنه بابت تزئینات دینا جونم ایشالا 100 ساله بشی
مامانی درسا
1 آذر 92 23:50
بهترین اتقاق زندگی مامانی و بابایی منم شما رو خیلی دوس دارم عزیزم
مامان نگار
2 آذر 92 8:32
خصوصی
زهره(نى نى عسلك)
9 آذر 92 0:55
مامان دينا جون. كم پيدايى!دينا خوشگله ما چه طوره؟منتظر عكسهاى جديدش هستم!من هم بلاخره يه پست جديد گذاشتم بيا پيشم.
مامانی درسا
10 آذر 92 7:34
مامانی اومدم روی دختری ماه دختری رو دیدم و رفتم ...... عزیزم ما منتظر یه پست خوشگل دیگه از دینا گلی هستیم
مامان نگار
11 آذر 92 14:17
مامانی پس کجایین؟ دلمون تنگ شده ها راستی در مورد سوالتون هم بگم ما ساکن خود یزد هستیم اما برای مراسم عاشورا رفته بودیم مهریز سرزمین آبا و اجدادیمون
مامانی درسا
16 آذر 92 2:40
ای بابا دلمون تنگید به خدا خوبین ؟؟؟؟؟ انشاالله که همین طوره اومدین و پشت گذاشتین خبرم کن عزیزم
نى نى عسلك
18 آذر 92 13:33
نی نی عسلک
1 بهمن 92 20:10
مامانی دینا جون باز هم بیا !ما هنوز منتظریم!